je deviens fou

Though this be madness, yet there is method in 't

je deviens fou

Though this be madness, yet there is method in 't

صد+76

بعضی وقت ها، بعضی حرف ها که از سر دوستی و شوخی و خنده گفته میشه، اثرگذاریش به ماه ها می رسه! طوری که وقتی بعد از مدت ها برای خودت بازیاداوریش می کنی، از شدت دردش بازم مخت سوت میکشه و متعجب به خودم میگم چطور به خودش اجازه داد، چطور تونست و برای چی اینطوری تو رو زیر سوال می بره و راضی میشه حتی تو موقعیت شوخی، حرفی رو بزنه که برای هرکسی تو هر سن و سالی ناراحت کننده است. 

از کی تا حالا فکر کردیم دوستی های نزدیک ما، یا عمر دوستی ها به افراد اجازه میده موجودیت طرف رو ببره زیر سوال! 

و از همه بدتر اینه که می بینی نه میتونی به روی اون طرف بیاری! نه از ذهنت ببریش بیرون1


صد+75

به اون درجه رسیدم که باز نوشته های توی ذهنم بیشتر از حدی شدن که بتونم مرتب کنم و بنویسم. الان همه چی تو هم تو هم قاطیه! 


یه وبلاگ جدید دارم میخونم به اسم پوست گردو، نویسنده، معلم دبستانه. نوشته هاش هیجان اور و پر از نشاطه. دلم میخواد میشد دیدش و بهش گفت ادامه بده! همین فرمون رو برو جلو که خوب می نویسی! 

صد+74

همیشه میگن حرفاتون رو برای خودتون نگه دارید که افراد در موقعیت های مختلف، ممکنه از اون حرفا علیه خودتون استفاده کنن. هیچ وقت بهش اعتقاد نداشتم. حداقل نه برای نزدیکانم. 

اما الان دارم فکر میکنم، سیستم سکوتی که برای بعضی ها رو دارم، باید تعمیم بیشتری بدم به قشربزرگتری از افراد زندگی ام.

بعضی وقت ها از یه سری افراد حرفا و عکس العمل هایی که می بینی، با خودت شک میکنی که من اینجوری بودم که این جوری برداشت شدم؟ یا چرا این شخص به خودش این اجازه رو میده که چنین حرف یا حدیثی رو بزنه. 

بعضی ها انگار هنوز در همون عالم بچگی خودشون می مونن، حسادت ها، منم بازی‌ها و خواست اینکه در مرکز توجه باشن رو هیچ وقت از دست نمیدن. بچه موندن خوبه، اما بزرگ شدن بهتر از اونه.

# دوست، # سفر، # زندگی

صد+73

این ادم هایی که میرن سفر که فقط دیدنی های رایگان کشورها رو ببینن، میرن سفر اما فقط خوراکی های ارزون میخورن! میرن سفر تا فقط از مغازه ها خرید کنن و دنبال برند هستن رو اصلا درک نمیکنم. 

اگه نری موزه، اگه غذاهاشون رو نخوری، اگه تو کوچه پس کوچه ها و متروهاشون قدم نزنی چطوری میخوای بفهمی سبک زندگیشون چیه! به عبارتی پس چرا اصلا رفتی سفر؟

صد+72

میگن تو سفر باید ادم ها رو شناخت. واقعا راست میگن. گاهی وقت ها جنبه هایی از افراد رو می بینی که هیچ شناختی نداشتی ازشون. گاهی وقت ها شناختت از اونها به تایید میرسه. به اطمینان میرسی. و در عین حال باعث میشه تا  ببینی افراد تو موقعیت ها چطوری اوضاع رو هندل میکنن، و این نشون میده که ایا میشه به اون شخص در بحران ها و مسائل تکیه کرد یا نه.

سفر گروهی رفتن حسن های زیادی برای من داشته. با افراد جدید اشنا شدم. ضریب شناخت اولیه رو سعی کردم افزایش بدم و گاهی وقت ها فهمیدم که چقدر توانایی سازش و تعامل با بقیه رو دارم و حتی گاهی چقدر در شناخت اولیه ام اشتباه کردم.



صد +71

19 مهر 1391. الان هم 5 مهر 1396.

تقریبا 5 سال زمان گذشته. هیچ چیز خاصی عوض نشده. جز زمان و البته گذر زمان روی ادم ها که انکار ناپذیرن.

وقتی توی inoreader  وبلاگ هایی رو میخوندم که هنوز اپدیت میشن، یه جورایی دلم برای اینجا تنگ شد. خیلی وقته هیچی ننوشتم. دلم هم شاید نمی خواست که بنویسم. اما شاید بد هم نباشه.باید دید ایا ادامه پیدا میکنه یا نه.