زمان دیشب، مکان خونه ما روی پشتی، پشت کامپیوتر
- عمه.... من دوست ندارم تو ازدواج بکنی؟
+ هان؟ چرا؟
- چون تو اگه فردای فردا با یه آقاهه ازدواج بکنی، بعد مامان ... تنها میمونه ... ناراحت میشه ... من دوست ندارم...
+ حالا کی بهت گفته من قراره ازدواج کنم؟
- مامانم گفته
+پس تو دوست نداری؟
- نه، من دوست ندارم و تو نباید با اون آقاهه ازدواج کنی !
(اجازه ازدواج از من گرفته شده! )