je deviens fou

Though this be madness, yet there is method in 't

je deviens fou

Though this be madness, yet there is method in 't

۸۰: ماجراهای .......

  

 

 

Like your Astrological Sign, you have a Tarot Trump (Major Arcana) card that is assigned to you for life according to your birth date. This life card describes who you are to the outside world, your tendencies, personality type, potential, challenges, motivations, expectations, or how others may see you. We refer to it as your Personality Motivator Card (PMC).

(Upright) You are a person of strong conviction, persuasion, determination, and great courage, and you may thrive on, or be confronted with an inordinate amount of challenges or tests of character. You've been there and done that, and you understand that setbacks, suffering, or loss can either make you or break you, and you aren't going to let anything hold you down or cause you to give up. Having more responsibility, dignity, willpower, or obligations than many, you are an example of inspiration or perseverance, and you may have little tolerance for those who don't take responsibility for their lives, blame bad luck, make excuses, or have a victim mentality. Remember that compassion, especially when you think you're the only one going through difficulties, will be the greatest show of strength.

(Reversed) Jealousy, bad luck, shame, blame, insecurity, or a victim mentality could reflect an inability to accept responsibility for your own choices or decisions. When things don't go your way, you may resort to threats, violence, retaliation, revenge, or strong-armed tactics of manipulation in order to get your point across or get even. Being too controlling, getting in other people's faces, talking over others, or going "off" on them, only pushes them away or demonstrates a lack of self-control or willpower. Playing to the crowd not only turns the situation into a circus, but can cause others to question your self-respect. It only takes one act of true courage to inspire transformation of character.

ماجراهای تولد من !

دو هفته مانده به تولد:

شیرینی می خرم به جبران همه شیرینی ها و بستنی هایی که خوردم . بعد برام حرف در میارن که ایشون یعنی من یه ماه قبل نامزد کردم ... !!!!!!!!!!!!!

یک هفته مونده با تولد :

فکر کن یه هفته مونده باشه به تولدت مامانت برگرده بگه میخوام سی ام مهمونی بدم ... میگم مامان میخوای روز تولد من به ............ افطار بدی؟ روز  دیگه ای نبود؟ تازه اون وقت باید برای .... هم کادوی سالگرد ازدواج بخری (سالگرد ازدواج اونها با تولد من در یک روز واقع شد)

میگه مگه کیه تولدت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چهار روز مانده به تولد صبح :

شب مهمون داریم . زودتر بیا خونه.

شب:

فقط یه سری از مهمون ها نیومدن. وقتی میرسن و میان بالا دست دخترخالم کیکه. خودش پخته بچم از همون دم در هم میگه : تولدت مبارک.

بقیه هم متعجب مگه تولدشه؟  میگه بله . میگن باید فردا کیک رو میاوردی تا همه باشن. میگه نه من الان اوردم براتون یاد اوری بشه براش کادو بیارین یادتونم نره که تولدشه .

وقتی کادوشو باز کردم و دیدم  خاله ام میگه باید می گفتید ماهم کادو می اوردیم . اما نگفتید پس کادو هم هیچی دیگه............ من فقط خندیدم.

یه ساعت بعد:

دوستم زنگ زده میگه تولدت مبارک. میگم استقبال رفتی؟ میگه نه ما عادتمونه زودتر بگیم طرفمو دق بدیم. میگم وا؟ میگه خب دیگه این شیوه ماست....

سه روز مونده به تولد:

ساعت نه صبح: سلام صبح قشنگت بخیر. تولدت  مبارک خانمی. انشاءالله همیشه سلامت و دلی شاد داشته باشی.............

بهش جواب میدم: تشکر مرسی. اما زود اقدام کردی .

میگه نه گفتم که شب یادت نره کیک بخری.

میگم کیک براتون ضرر داره. خوب نیست. هم برای سلامتی شماها و هم برای قلب ضعیف من.

میگه نه تو کیک رو بیار نگران هیچیش نباش. چیزی که ضرر داره کادوئه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! برای همین ماهم کادو نمیاریم.

براش زدم مرسی واقعا که درک کردی کیک ضرر داره چیه اون همه شکلات و خامه رو میخوای بخوری. من شماها رو دوست دارم نمیخوام اسیب ببینید.....

 

شب

بچه جغله های فامیل لطف کردن و همه باهم برام یه تولد مبارک اساسی همراه با جیغ و داد و فریاد خوندن. بیچاره خالم. گوشش درد گرفت.

یک روز مانده به تولد

گوشیم اس ام اس دریافت میکنه. از بچه های دبیرستانمه. تو اس ام اسش به جز تبریک نوشته امیدوارم امسال دیگه درست تبریک گفته باشم. باهاش که حرف میزنم میگم اره شب تولدم داری تبریک میگی... مجلی نیست.

عصر:

با همزادم حرف زدم و هی من بهش تبریک گفتم هی اون. :D کار جالبی بود ... یکی من ... یکی اون. اخرشم قرار شد بعد از تمام شدن سیل تبریکات و اینا همدیگرو ببینیم و از حضور هم محضوض شویم.

شب،

از مشهد زنگ زد رو نت و کل با هم حرف زدیم . از همه چیز از شر بودن های من و اینکه امیدوار بود من همچنان شر بمونم تا بحث سور تولد و اومدن تهران و دانشگاه و مرگ..........

چند ساعت بعد یکی از دوستام آنلاین شد ... مجبورم کرد سر یه سری فضولی یه سری به  فیس بوک بزنم و کلی عکس جدید ببینم. این حرف زدن تا ساعت دوازده ادامه داشت... تا اینکه

امروز ساعت 0:00

تلفن اتاقم، تلفن همراهم و پیغام های چتم و ایمیلم خبر از تبریک تولد داشتن.

هیرو ساعت دوازده شب زنگ زده که نفر اول باشه بهم تبریک میگه.

اون یکی از توی چت و اس ام اس برام تبریک تولد زده .

سپنتا که قبلا که دایل آپ بودم ازش کارت می خریدم برام تبریک زد و بعدم 20 ساعت نت مجانی بهم داد :D

صبح مامانم کادوی هیرو و دوست جون رو داد دستم. کلی خندیدم به نامه اش و بعدم تازه کلی .... نثارش کردم که این دیوانه  اس و برای چی چی رفته اینو خریده و اینا ............ :D

 امروز هم که اومدم شرکت و ایمیلم رو صبح باز کردم به جز ای کارتی که یکی از بچه ها فرستاده بود... کلی افراد تو فیس بوک برام تبریک زده بودن ... خدا خیر بده این سیستم اعلام رو کلی باعث عزیز شدن بقیه می شه.... که اگه نبودن چه بسا افراد ذات واقعیشون نشون داده می شد و همه می فهمیدن چقدر فراموش کار هستند...

از همه بامزه تر دوتا سایتی بود که توشون عضو شده بودم یکی برای تدریس و دیگری اموزش زبان. جفتشو نه تنها تبریک زده بودن (میدونم سیستمیه ....) که ای کارت هم فرستاده بودن.

این هم از ماجراهای تولد من ... تا قبل از زدن این پست بود... یعنی تا قبل از قطع شدن نتمون در ساعت نه صبح.....

تولد همه همزادهام + خودم مبارک .

نظرات 3 + ارسال نظر
سوپر هیرو جونت! شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:07 ب.ظ

خب یه تیکه هایی از فالت بهت می خوره. یه جاهاییش خیلی اغراق آمیز و تو متعادل تر از این حرفا برخورد می کنی.... در کل جالب بود.
---
بازم بگم تولدت مبارک؟؟؟؟؟ ( پشت دست و اینا :دی)

:))
بازم بگم تشکر؟؟؟؟

دخترک شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:47 ب.ظ

خواستم ابراز وجود کنم بگم همزادش منو میگه ها :)

تولدمون مبارک دخترم ... فک کن من و تو با هم به دنیا اومدیم نه فک کن ؟ چه جالبه

:))
شما احتیاج به ابراز وجود نداری ... واقعا ببین دنیا با وجود ماها چه زیبا شده!!!!!!
:D
تولدمون مبارک!!!!!! ( الان احساس کردم نارسیسم)

رایان شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:16 ب.ظ

تولدت مبارک.
تنت سالم روانت شاد جیبت پر باد. :)

مرسی. تشکر انشاءالله.
میگم کم پیدا شدید... چیزی شده؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد